شنبه است و شروع هفته. هفتهای که با یه بارون قشنگ و هوای عااااالی شروع شد. حیف که کارها دست و بالم رو بسته وگرنه دلم میخواست ساعتها زیر این بارون قدم بزنم و نفس بکشم و لذت ببرم. به جاش از پشت پنجره لذت میبرم. و البته از واریز حقوق احساس سرخوشی میکنم! بماند که توی همین دو سه روز اول بیشترش پرواااز میکنه و میره !
بقیه ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
سلاااااام به دوستان گلم. راستش اصلا انتظار نداشتم دیگه کسی به اینجا سر بزنه. خب حق هم داریم. اما از دیدن کامنت خوشحال شدم. مخصوصا که از طرف دوستان قدیمی و عزیزززز باشه. ممنون مهربونها
از وقتی که پست آخر رو نوشتم خیلی وقته میگذره. الان نمیدونم دقیقا باید از کجا شروع کنم. از الان، از قبلا، خلاصه بگم، کلی بگم ... اما یه چیزی رو مطمئنم. حتما دوباره میخوام بنویسم. بریم ادامه ...
هی میخوام پست بذارم هی نمیشه. بعد حرفها تلنبار میشه روی هم. بعد هر وقت میخوام پست بذارم میمونم حرفهای جدید و روزانه ها رو بنویسم یا اونها که مهمن و مال قبل ترن. نتیجه اینکه هیچ کدوم رو نمی نویسم ! الان خواستم طلسم ننوشتن رو بشکنم !!